سلام روزتون بخیر،متاسفانه چند وقتی میشه که دیگه تحملم در برابر همسرم خیلی کم شده،ما یه دختر سه ساله داریم اگه بچه گریه کرد سریع میگه ببرمش پیش مامانت بزارم اگه بهونه خونه مامانم گرفت که سریع میبرش اونجا حتی زمانی که از سرکار برمیگردم خونه باید التماسش کنم بروبچه رو از پیش مامانم بیار متأسفانه اصلا درک نمیکنه که مامانم خسته میشه یا اینکه این کار درستی نیست اینقد از لطف دیگران سو استفاده میکنه وقتی هم بچه رو میاره ودخترم گریه میکنه که میخوام برگردم خونه مامان جون شروع به دعوا میکنه که تقصیر تو که گفتی برو بچه رو بیار،اگه بچه زمین خورد میگه تقصیر تو هست حتی دیگه میترسم بچه رو پارک ببرم اگه بچه لیوانی شکوند یا از دست من افتاد شکست میگه تو مقصری اگه وسیله ای از کمدش نباشه میگه تو دست زدی انگار همیشه دنبال مقصری می گرده دیگه ازش میترسم بعضی وقتا ناخود آگاه صداش و میشنوم  اعتماد به نفسمو پایین اورده اگه عصبانی بشه شروع میکنه به بد وبیرا ه گفتن ...ولی جلو بقیه فامیل و خانواده طوری باهام برخورد میکنه که همه میگن عاشقته،چند بار از رفتاری که تو خونه باهام داره با بقیه صحبت کردم هیچکی باور نکرد ومیگفتن نمیتونیم حرفتو نسبت به همسرت قبول کنیم ..دیگه فکر میکنم نکنه عمدی این رفتارو باهام میکنه که روانی بشم،لطفا کمکم کنید

روانشناس نفیسه صاحبی روانشناس نفیسه صاحبی اختلالات جنسی

نظرات

اولین نظر را شما ثبت کنید ...

ارسال نظر